«پنج گنج» نظامی، حلقه وصل کشورهای فارسی زبان است
پیش همایش «حکیم نظامی شاعر پارسی قرن ششم» به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با همکاری سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان، دوشنبه ۹ اسفندماه ۱۴۰۰ در فضای مجازی برگزار شد.
در این رویداد فرهنگی، حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، محمد تقی صابری سفیر فوق العاده و نماینده تام الاختیار جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان، نظام الدین زاهدی سفیرفوق العاده و نماینده تام الاختیار جمهوری تاجیکستان در ایران، سرور بختی رئیس موسسه فرهنگی اکو، علی محمد خراسانی پژوهشگر ارشد مرکز میراث خطی آکادمی ملی علوم تاجیکستان، عبدالنبی ستارزاده استاد آکادمی ملی علوم تاجیکستان، عبدالخالق نبوی استاد آکادمی ملی علوم تاجیکستان، شریف مراد اسرافیلنیا پژوهشگر و استاد دانشگاه ملی تاجیکستان و آرتیق قادراف هنرمند و مجری سرشناس تاجیک به ایراد سخن پرداختند.
حسن بلخاری در ابتدای این پیش همایش گفت: نخست مقام و منزلت شاعر بزرگ پارسی گوی ایرانی را گرامی می دارم که روز بیست و یکم اسفند ماه در تقویم ملی ما ایرانیان به نام نامی و مبارک اوست. حکیم جمال الدین ابو محمد الیاس ابن یوسف بن زکی بن موید معروف به حکیم نظامی که از بزرگترین شاعران پارسی گوی که نامش و مهمتر اثر و شاهکار جاودانه اش، پنج گنج حلقه ارتباط کشور های پارسی زبان و به ویژه میان ایران و کشور دوست و ارجمند و برادر تاجیکستان است. شاعری که در قرن ششم هجری فارسی و زبان پارسی را در قلمرو خمسه نظامی به مقامی بلند و بی نظیر در عرصه ادبیات رساند و مهم است که سپاسگزاری کنم و بیان امتنان و سپاس داشته باشم از بزرگوارانی که ما را در انجام و در برپایی این همایش یاری کردند.به خصوص از سفارت جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان بسیار بسیار سپاسگزارم که زحمت بسیار کشیدند.
او ادامه داد: در این بحث مختصر و در طلیعه این همایش و هم اندیشی چند نکته را عرض می کنم : یکی درباره شاهکار حکیم نظامی، پنج گنج و یا خمسه نظامی است؛ در مواردی بنا به قدرت شگرف این شاعر پارسی گوی در استفاده از ترکیبات نو و جدید و بسیار بسیار خیال انگیز و دلپسند، از این قدرت، برای بیان ما فی الضمیر خود استفاده کرده است. مثلا در آغاز خسرو و شیرین، طلبی از حضرت حق دارد که خداوند این شاهکار را در ذهن و زبان مردمان پایدار و جاودان قرار دهد. دعایی که حکیم نظامی از برای اثر خود دارد و این دعا چون برآمده از جان و برآمده از خلوص دل است، آن هم جان و دل حکیمی چون نظامی، در عرصه تاریخ به تحقق پیوسته است و گویی دعای او مستجاب شده است و ما امروزه می دانیم که خمسه نظامی یا پنج گنج حکیم نظامی چه جایگاه ارزشمندی در ادبیات جهان دارد نه تنها در ادبیات ایران؛ این جمله را به جد عرض می کنم و به ویژه در این قلمرو شاهد مثال کلام خودم را این جمله یا تقریر بلند «هگل» فیلسوف بزرگ آلمانی می دانم که می گوید: نظامی در گذر یا گذر دادن حماسه از ساحت پهلوانی به ساحت «عشق» استادی کم نظیر است. استاد دانشگاه تهران افزود: «هگل»، این فیلسوف بزرگ آلمانی در کتاب استتیک یا زیبایی شناسی خود وقتی از علم الجمال پارسی گویان صحبت می کند، فردوسی و مولانا و سعدی و بعد نظامی را ذکر می کند و او را کسی می داند که حماسه پهلوانی «فردوسی» را به حماسه عاشقانه خسرو و شیرین ، لیلی و مجنون و هفت پیکر تبدیل می کند. بنابراین خمسه یا پنج گنج جایگاهی جهانی دارد و این شاهد مثالی که عرض کردم موید این ادعا و کلام من است. ابیاتی که به نحوی بیانگر طلب دعای حکیم نظامی از برای بقا ، پایداری و جاودانگی پنج گنج است، در ابتدای خسرو شیرین چنین است:
خداوندا در توفیق بگشا
نظامی را ره تحقیق بنمای
دلی ده کو یقینت را بشاید
زبانی کافرینت را سراید
مده نا خوب را بر خاطرم راه
بدار از ناپسندم دست کوتاه
درونم را به نور حق برافروز
زبانم را ثنای خود درآموز
به داودی دلم را تازه گردان
زبورم را بلند آوازه گردان
عروسی را که پروردم به جانش
مبارک روی گردان بر جهانش…
بلخاری ادامه داد: این طلیعه ورود حکیم نظامی به داستان بس بلند و شیرین، خسرو و شیرین است. دعایی که این حکیم بلند مرتبه پارسی گوی از برای برقراری و استدام زبور خود(یا پنج گنج) دارد.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی گفت: اما در جای دیگر، نظامی ابیات بلندی دارد که هم به نحوی بیانگر یکی از قدرت های لایزال اوست مبنی بر استفاده از ترکیبات نو و بدیع و تشبیهات بسیار زیبا و حیرت انگیز. ودوم بیان خمسه نظامی یا پنج گنج او که عناوین و اسامی این پنج گنج را خود بیان کرده است، اما قبل از آن ابیاتی که بیانگر قدرت او در این تشبیه ، استعاره و خیال پردازی است و هم در عین حال بیانگر فلسفه سرایش این گنج نامه عظیم است. در این ایام که متعلق به نظامی است ضرورت دارد که هر چه بیشتر با این ابیات و اشعار آشنا شویم. و در کنار توضیحات و تحلیل ها، از این شیرینی و گوارایی و از این شهد شکر شکن استفاده کنیم . من علاوه بر ابیاتی که خواندم در آغاز داستان اسکندرنامه که دو بخش اقبال نامه و شرف نامه است در حقیقت نوع ورود خود را به اینکه چرا به سراغ داستان اسکندر و داستان هایی از این قبیل رفته است را بازگو می کند:
در رغبت نظامی به گفتن این داستان:
بیا ساقی از خم دهقان پیر
می در قدح ریز چون شهد و شیر
نه آن می که آمد به مذهب حرام
می کس ز مذهب بدو شد تمام
بیا باغبان خرمی ساز کن
گل آمد در باغ را باز کن
او درادامه بیان کرد: از این به بعد به قدرت نظامی در بیان تشبیهات و قدرت پردازش ابیات و واژه های خیال انگیز توجه کنید که چگونه جزئیات را بسیار عالی بر بنیاد شعر منظوم و متعالی قرار می دهد:
نظامی به باغ آمد از شهر بند
بیارای بستان به چینی پرند
ز جعد بنفشه برانگیز طاق
سر نرگس مست بر کش ز خاک
لب غنچه را کایدش بوی شیر
ز کام گل سرخ در دم عبیر
سهی سرو را بال بر کش فراخ
به قمری خبر ده که سبز است شاخ
یکی مژده ده سوی بلبل به راز
که مهد گل آمد به میخانه باز
ز سیمای سبزه فرو شوی گرد
که روشن به شستن شود لاجورد
دل لاله را کامد از خون به جوش
فرو مال و خونی به خاکی بپوش…
… نشستم همی با جهان دیدگان
زدم داستان پسندیدگان
به چندین سخن های زیبا و نغز
که پالودم از چشمه خون و مغز
هنوزم زبان از سخن سیر نیست
(پر از معنایم و زبان هنوز از بیان معنای آن ها سیر نشده است.)
چو بازو بود باک شمشیر نیست
بسی گنج های کهن ساختم ( پنج گنج)
در او نکته های نو انداختم
سوی مخزن آوردم اول بسیج ( اولین گنج را مخزن الاسرار خودش ذکر می کند)
که سستی نکردم در آن کار هیچ
وزاو چرب و شیرینی انگیختم
به شیرین و خسرو درآمیختم
از مخزن الاسرار به سراغ خسرو و شیرین آمدم
و از آنجا سرآپرده بیرون زدم
در عشق لیلی و مجنون زدم
از خسرو و شیرین به سراغ لیلی و مجنون آمدم
و از این قصه چون باز پرداختم
سوی هفت پیکر فرس تاختم
از لیلی و مجنون به سراغ هفت پیکر آمدم
کنون بر بساط سخن پروری
زنم کوس اقبال اسکندری
توجه فرمودید که چگونه پنج گنج خود را به ترتیب بازگو کرد!؟ مخزن الاسرار، خسرو شیرین، لیلی و مجنون هفت پیکر و اینک اسکندر نامه
سخن رانم از فر و فرهنگ او
برافرازم اکلیل و اورنگ او
پس از دور هایی که بگذشت پیش
کنم زنده اش از آب حیوان خویش
سکندر که راه معانی گرفت
پی چشمه زندگانی گرفت
مگر دید کز راه فرخندگی
شود زنده زین چشمه زندگی
سوی چشمه زندگی راه جست
کنون یافت آن چشمه کان گاه جست
چنین زد مثل شاه گویندگان
که یابندگانند جویندگان
نظامی چو می با سکندر خوری
نگه داردت تا ز خود برخوردی
چو هم خوان خضری بر این طرف جوی
به هفتادو هفت آب لب را بشوی
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در پایان سخنان خود گفت: در این کلام مختصر هم از دعای حکیم نظامی در استقرار و استدام پنج گنج اش گفتم و هم پنج گنج او را به روایت خود از آغاز اسکندرنامه برای شما برسرودم تا بدانید با چه شاعر بلند مرتبه و گرانقدر پارسی گویی مواجه هستید. انشاءالله خداوند همه پارسی گویان جهان را بهره مند از خان کرم معانی بلند او بگرداند
نظرات (۰)