عظمت زنانگی اجتماعی و ادبی پروین
نگاه اجتماعی پروین اعتصامی شاید متفاوتتر از دیگر شاعران زنی باشد که به هر عنوان به لطافت و ظرافت زنانه توجه بیشتری داشتهاند.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- کیان پیشکار، پژوهشگر ادبی: اگر شعر و شاعری فقط به در کنار هم چیدن کلمات و به هم بافتن ابیات و نظری عاطفی دادن بود شاید مجموع شاعران ایران و دنیا هم اکنون از نصف جمعیت جهان بیشتر میشد چراکه هرکسی که تصور خوش بیانی و خوش صحبتی داشت خود را شاعر میپنداشت و مجموعه دیوانی هم منتشر میکرد.
همانطور که هم اکنون نیز شاید بسیاری از دیوانهای شعری که پشت ویترینهای کتابخانهها خاک میخورند شاهد همین ادعا باشند که هرکسی درخور شعر و شاعری نیست.
شناخت پروین اعتصامی، آشنایی با عظمت سبک و مکتب آثارش نیاز به زمان زیادی برای بررسی دقیق و همه جانبه مفاهیم ارایه شده در اشعارش را دارد، سبکی که اگر بینظیر هم نباشد هم نظیر است اگر بدعتی خاص هم نباشد همچنان نوآوری و درخشش کم نظیرش را در حوزه ادبیات معاصر، شالودهشکن و ادبیات اجتماعی- زنانه دارد و تصور براین است که هرگز کسی منکر این واقعیت ادبی و جایگاه رفیع ادبی پروین نخواهد بود.
شاید محدودیت شعرها، عمق نگاهها، تاثیرات پدر، آشنایی با بزرگان ادب، انزوای بعد از طلاق، خالی شدن تکیهگاهی به نام پدر که پدرسالاری نمیکرد و همواره یاوری بود نجیب در کنار استعداد و توانایی ادبی خود او، همه و همه دست به دست هم دادند تا شعر پروین بدرخشد و موجب شود که هرکسی نتواند پروین نباشد.
پروین اعتصامی، بزرگ شاعر ایران زمین در کنار دیگر شاعران روحپرور و سخندان دارای خصیصه و سرشتی است که شاید کمتر در دیگران یافت شود و منحصر به خود این شاعر است و اگر هم یافت شود این ذات زنانه، عواطف ظریفانه، نگاه تیز و عمیق هم به این خصوصیات اضافه شدهاند و درکنار آشنایی با واقعیتها اسطورههای درونمایههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و دینی نگاه بلند خود را نیز در ابیات و مفاهیم ارایه شده خود گنجانده است.
فرصتی را که به دستست، غنیمت دان
بهر روزی که گذشتست چه داری غم
زان گل تازه که بشکفت سحرگاهان
نه سر و ساق بجا ماند، نه رنگ و شم
درونمایههای بیشماری که پروین در شعرهای خود میآورد و تنوع مفهومی و معنایی که به ابیات خود میدهد باعث میشود که شعر پروین رنگینکمانی از مفاهیم و نگرشهای واقعی یک زن در جامعهای به شدت خاص ایرانی باشد؛ جامعهای در خانه مردسالار و در بیرون طرفدار زن؛ جامعهای که براساس آمیزهها و اصول مذهبیش باید جایگاه رفیعی به زن بدهد و اما گاهی نگاهش در زمان و عصر پروین متفاوت بوده است.
شبى به مردُمک چشم طعنه زد که چند
بى سبب از بهر خلق کوشیدن
همیشه بار جفا بردن و نیاسودن
همیشه رنج طلب کردن و نرنجیدن
ز نیک و زشت و گل و خار و مردم و حیوان
تمام دیدن و از خویش هیچ نادیدن
چو کارگر شدهاى مزد سعى و رنج تو چیست؟
به وقت کار ضروریست، کار سنجیدن
نگاه بلند و عمیق پروین در اشعارش نشانگر آگاهی کامل از مسائل دارد هم زمینی و هم عرفانی هم عاشقانه هم عارفانه هم متواضع و هم بلند پرواز هم مطیع و هم طغیانگر همه این مضامین ازاین شاعر پروینی ساخته که با گذشت چندین دهه از حضورش در عرصه ادبیات و شعر و شاعری هنوز هم همه ادبا، منتقدان ادبی و شعردوستان در مقابل عظمت این شاعر سر تعظیم فرود میآورند و اشعار بلندش دست به دست میگردد و نقل محافل و مجالس ادبی و هنری میشود:
آنچه دوران نخرد یکدلیست
آنچه که ایام ندارد وفاست
اشعار پروین نشانگر نهایت آشنایی این شاعر بزرگ با مفاهیم و واقعیتهای جامعه، زندگی، سیاست، فرهنگ و دین است و همه اینها را در کنار هم مانند مهرههای نفیس و گرانبهایی میچیند تا مخاطبش چه ادیب و فرهنگی و چه عام و خاص همه و همه آنها را با دل و جان لمس کنند و لذت ببرند:
نه آگهی است زِ حکم قضا شدن دلتنگ
نه مردمى است ز دست زمانه نالیدن
مگو چرا مژه گشتم من و تو مردم چشم
ازاین حدیث کس آگه نشد به پرسیدن
هزار مسئله در دفتر حقیقت بود
ولى دریغ که دشوار بود فهمیدن
زِ دل تپیدن و از دیده روشنى خواهند
ز خون دویدن و از اشک چشم غلتیدن
زِ کوه و کاه گرانسنگى و سبکسارى
زِ خاک صبر و تواضع زِ باد رقصیدن
سپهر مردم چشمم نهاد نام از آن
که بوَد خصلتم از خویش چشم پوشیدن
هزار قرن ندیدن زِ روشنى اثرى
هزار مرتبه بهتر زِ خویشتن دیدن
هواى نفس چو دیویست تیره درونِ دلِ پروین
تبر زِ دیوپرستى است خودپرستیدن
تبحر و مهارت ادبی پروین در بهکارگرفتن استعارهها، کنایهها، تضادها، تلمیحات و تمثیلات یکی از شاهکارهای ادبی است که همواره موجب تحسین منتقدان و ادبیان شده است:
ای شده شیفته گیتی و دورانش
دهر دریاست، بیندیش ز طوفانش
نفس دیویست فریبنده از او بگریز
سر به تدبیر بپیچ از خط فرمانش
نگاه اجتماعی پروین اعتصامی شاید متفاوتتر از دیگر شاعران زنی باشد که به هر عنوان به لطافت و ظرافت زنانه توجه بیشتری داشتهاند اما پروین سخت در تلاش است هرچند با کلماتی که شاید چندان زنانه به نظر نرسند به جایگاه رفیع وتاثیرگذار زن در جامعه اشاره کند و آن را از حوزه صرفا عاشقانه و جسمانی دور کند؛ هرچند در عین حال برزن بودن زنان نیز تاکید دارد و در همین مقوله سعی بر بدعت در کلام و مفهوم در توضیح و توصیف زن و زندگی دارد.
اینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
گرچه جز تلخی ز ایام ندید
هرچه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آن همه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بی دوست دلی غمگین است
نظرات (۰)