عبدالحمید انگوری از چه فرهنگهایی برای انتخاب واژگان کهن فارسی استفاده کرده است؟
علیاشرف صادقی، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: با خواندن لغات معادل فارسی، واژههای کهنی به دست میآید، (کهنترین نسخه آن در سال 850 ه.ق است.) نشان میدهد زبان قرن نهم ما به این شکل نبوده و عبدالحمید انگوری واژگان خود را از فرهنگهای کهن انتخاب کرده و در مقابل کلمات عربی گذاشته است. باید به این نکته توجه کرد و دریافت که او از چه فرهنگهایی برای انتخاب واژگان کهن فارسی استفاده کرده است؟
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): علی اشرف صادقی، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در نشست «سیر فرهنگنویسی منظوم در ایران و رونمایی و نقد و بررسی کتاب سلک الجواهر» گفت: عبدالحمید انگوری ظاهرا فارسی را از طریق مطالعه متون کهن یاد گرفته بود و در کتاب «سلک الجواهر» معادلهای فارسی که در برابر واژههای کهن گذاشته است، گاهی مشاهده میکنیم از کلمات شاذ زبان فارسی استفاده کرده که خیلی هم خوب است؛ مثلا در مقابل لعاب، کلمه بَرج را آورده است. ما در زبان فارسی قرنهاست که کلمه لعاب را به کار میبریم و گاهی آوردن این کلمات کهن باعث شده که در تصحیح به درستی آورده نشود و وزن شعر را مخدوش میکند. در مقابل پاییز، مهرماه آمده است، ما میدانیم تا چند قرن نخست زبان فارسی بعد از اسلام مهرماه به معنی پاییز به کار میرفته است به علت گشتن سال کبیسه. کماکان بعد از آن مهرماه منسوخ شد و پاییز به کار رفت.
او ادامه داد: با خواندن لغات معادل فارسی، واژههای کهنی به دست میآید، (کهنترین نسخه آن در سال 850 ه.ق است.) نشان میدهد زبان قرن نهم ما به این شکل نبوده و عبدالحمید انگوری واژگان خود را از فرهنگهای کهن انتخاب کرده و در مقابل کلمات عربی گذاشته است. باید به این نکته توجه کرد و دریافت که او از چه فرهنگهایی برای انتخاب واژگان کهن فارسی استفاده کرده است؟ من بررسی نکردم، اما تصورم بر این است که از فرهنگ لغات «تاجالاسامی» و «تکمله الاصناف» و ... را در دست داشته و این معادلها را از آنجا انتخاب کرده، واژههایی که مربوط به قرون پنجم و ششم است.
این لغتشناس بیان کرد: صادقی، مصحح کتاب زحمت زیادی کشیده و این متن را بر اساس هشت نسخه تصحیح کرده است و کهنترین نسخه آن در 850 ه.ق نوشته شده که آن را اساس قرار داده و اختلافات نُسخ را در پایین صفحات آورده است. این نکته برای خواننده گاهی ایجاد شک میکند که این واژه انتخاب شده درست هست یا نیست که این موضوع خیلی اهمیت دارد.
علیاشرف صادقی در بخشی دیگری از بررسی و نقد خودش از «سلک الجواهر» گفت: این تصحیح که زیرنظر یکی از استادانی که لغتشناس نیست، انجام شده است و خوب بود کارهایی که در زمینه تصحیح، لغت یا متون کهن است از یک لغتشناس هم بهره بگیرند. باید از موسسه میراث مکتوب هم تشکر کرد که طی این سالها درصدد برآمده که متنهای تصحیح شده از سوی مصححان جدید را بگیرد و چاپ کند و در دسترس خواستاران قرار دهد و این کار کوچکی نیست.
بیآدابی در تعلیقات کتاب
مریم میرشمسی، مصحح و فرهنگنویس در این برنامه عنوان کرد: از مقدمه کتاب شروع میکنم در این مقدمه علاوه بر اغلاط تایپی، یکسری رعایت نکردن علائم سجاوندی دیده میشود و در بعضی سطور ضعف تالیف است که مصحح نتوانسته به درستی منظور خود را برساند که چه در ذهن داشته است، اما در این کتاب مورد عجیبی که دیدم مصحح 55 صفحه را به تکرار مجدد همین منظومه بدون حواشی، تعلیقات اختصاص داده است! موردی که شبیه آن را تا حالا ندیدم که فردی دیوانی را تصحیح کند و بعد یکبار دیگر عین همان منظومه را با حذف حواشی و پاورقی تکرار کند.
او افزود: به نظرم 77 صفحه تعلیقات میتواند گزیدهتر شود و باید بدانیم آوردن تعلیقات هم روش و آدابی دارد و فقط لغات را پشت هم بنویسیم و معنای لغات را کنار آن بیاوریم، اسمش تعلیقات نیست. در واقع اگر درباره واژهها پژوهشی کرده باشید یا ایراد خاصی پیدا کنید که باید درباره آن توضیح بنویسید. لذا آوردن تعلیقات به این شیوه درست نیست، چون هر کسی بخواهد این لغات را در لغتنامه دهخدا میتواند ببیند.
این فرهنگنویس بیان کرد: در زمانه امروز یکی از دغدغههای مولفان و مصححان این است که رعایت پول ناشر و مصرف کاغذ را بکند و از همه مهمتر باید مراعات مخاطبی که در قبال این اوراق پول پرداخت میکند، نیز در نظر گرفته شود.
مریم میرشمسی گفت: نکته دیگری که در این کتاب نقص به شمار میآید که برای واژگان فارسی فرهنگی معرفی نکردید. باید اینجا یادآوری کرد علت چاپ این فرهنگها چیست؟ ما برای فواید لغوی(آشنایی با لغات) سراغ این نوع کتابها میرویم و من که مصحح و فرهنگنویس هستم در واقع میخواهم بدانم چه لغات فارسی در این کتاب به کار رفته است اما دست خالی برمیگردم. در این کتاب فرهنگ لغات عربی به فارسی آمده اما فارسی به عربی غفلت شده است.
نُسخ پیدا شده در کتابخانه آلبانی
رضا صادقی، مصحح «سلک الجواهر» بیان کرد: در پیامی مصطفی درایتی اعلام کرد 39 نسخه از این کتاب وجود دارد. در حالی که من این تصحیح را برای پایاننامه ارشد در سال 95 مینوشتم و طبق تحقیقاتی که آن زمان انجام دادم تقریبا 24 نسخه احصا شد و استنادات درایتی به جستوجوهای جدیدی بود که در آلبانی منتشر شد و اشاره کرد دو نسخه در کتابخانه آلبانی هست که یکی دو نسخه را احتمال دادند سال 757ه.ق سالی که «سلک الجواهر» تمام شده که خواست این نسخه دیده شود. در چاپ بعدی کتاب لازم است این نسخه دیده شود، اما طبق تحقیق که انجام دادیم نسخه اقدم ما 857 بود که برای کتابخانه مارچانای ونیز بود و در نمایشگاهی که در تهران بزگرار شد، دستنویس این نسخه به کتابخانه دانشگاه تهران رفت.
او ادامه داد: ما برای تصحیح کتاب، هفت هشت نسخه را برای مقابله انتخاب کردیم و دستنویس مکمل که اگر بعضی اوقات به مشکل برمیخوردیم به آن دو نسخه دستنویس مراجعه میکردیم. درباره تکرار منظومه در 55 صفحه بدون حواشی و پانویس بر این تصور بودم که شاید فردی بخواهد برای خوانش بهتر اثر آنرا بدون اضافات بخواند. همچنین درباره تعلیقات نیز موقع چاپ نظرم بر این بود که شاید بسیاری از آنها شایسته چاپ نباشد اما اصرار شد که این تعلیقات باشد و من از حذف آنها صرفنظر کردم اما فرهنگ واژگان فارسی به عربی حتما در چاپ بعدی اعمال میشود.
نظرات (۰)