زبان فارسی در جغرافیای افغانستان با خطر جدی مواجه است
جفرافیای زبان فارسی در شاهنامه بسیار گستردهتر از چیزی است که امروز میشناسیم اما طی چند قرن گذشته همواره تلاشهای سازمانیافتهای در جهت حذف زبان فارسی وجود داشته است که نتیجه آن محدود شدن جغرافیای زبان فارسی بوده است.
به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، نشست بررسی چالشها و فرصتهای جغرافیای زبان فارسی با سخنرانی دکتر لطیف پدرام، نماینده سابق مجلس افغانستان و رهبر حزب کنگره ملی افغانستان، با حضور پرشور نخبگان و دانشجویان افغانستانی روز شنبه ۳۱ تیر، در عمارت بلخ تهران برگزار شد.
لطیف پدرام در سخنان خود در رابطه با حوزه جغرافیای تاریخی زبان فارسی گفت: «جغرافیای زبان فارسی چیزی نیست که ما امروز میبینیم. ایران فرهنگی قدیم بسیار گستردهتر از امروز بوده است. دکتر شهیدی نقشهای دارد تحت عنوان جغرافیای شاهنامه، که نشان میدهد زبان فارسی در قفقاز، تمام آسیای مرکزی، هندوستان، پاکستان و حتی بنگلادش، بوسنی و یوگسلاوی، قسمتهایی از چین تا سین کیانگ گسترش داشته است. احمد بوسنوی که شرح معتبری بر دیوان حافظ و بوستان و گلستان سعدی نوشت، درواقع اهل بوسنی بود. این نشان میدهد که تا چه حد زبان فارسی در آن منطقه تسلط داشته است. سوال اصلی اینجاست که از آن زمان تاکنون ما توانستیم این جغرافیا را گسترش بدهیم و یا محدودتر شدهایم؟»
پروژه حذف زبان فارسی، از هند تا افغانستان
وی در خصوص حذف زبان فارسی از هند گفت:« زبان فارسی در هند تا قبل از اینکه کمپانی هند شرقی در آن پایه گذاری شود، کاملا عمومی و رایج بود. انگلیس با تاسیس کمپانی هند شرقی، برای گسترش هژمونی خود، زبان فارسی را از ادارات رسمی و دانشگاهها و مدارس حذف کرد و زبان انگلیسی را جایگزین ساخت و به مرور زمان استفاده از زبان فارسی را فقط به مدارس دینی محدود کردند؛ چون باور داشتند با دور کردن زبان فارسی از دانشگاهها و ادارات رسمی، این زبان را به مسائل فقهی محدود میکنند تا از علوم روز و تکنولوژی عقب بماند و جایگاه خود ار از دست بدهد و همینطور هم شد.»
این دیپلمات سابق افغانستان ادامه داد:« کتاب «تاریخ تاجیکان با مُهر کاملا سری» نوشته رحیم مس اُف، نشان میدهد که از ۱۰۰ سال پیش بدینسو تلاشهای زیادی در آسیای میانه توسط شوروی انجام شد که موجب حذف زبان فارسی و جایگزینی زبان روسی شد. بدینگونه رابطه همزبانان ما با متون و منابع اصلی و مطالعاتی زبان فارسی قطع شد. همچنین انگلیس ها بعد از مشخص کردن مرزهای افغانستان و انتخاب نام برای این کشور، تلاشهای زیادی در جهت حذف زبان فارسی انجام دادند و تصمیم داشتند همان برنامهای را در که درهند اجرا کردند، در افغانستان نیز انجام دهند.»
نماینده مجلس سابق افغانستان با اشاره به نقش تاثیرگذار انگلیس در شکلگیری مرزهای کنونی افغانستان گفت که متاسفانه طی یک قرن و نیم اخیر ما هیچگاه شاهد توسعه و پیشرفت در کشور نبودهایم، بلکه هر روز بیشتر و بیشتر عقبگرد کردیم، زیرا عضوی دور افتاده از فرهنگ و هویت تاریخی خود هستیم و در عوض در یک جغرافیای قومی محدود شدهایم و همین جغرافیا نیز هر روز برای ما تنگتر و محدودتر میشود. تاثیرگذاری انگلیس فقط به مسائل سیاسی محدود نمیشود، قدرتهای سیاسی میتوانند زبان را هم محدود کنند. با توجه به اینکه زبان از بین نمیرود اما ممکن است تحت تاثیر سیاست دولتها محدود و کمرنگ شود. همانطور که دولتها در گسترش و یا محدود کردن دین و مذهب تاثیر دارند، در زبان هم تاثیر دارند.
وی با اشاره به عملکرد دولتهای مختلف در افغانستان درباره زبان فارسی طی یک قرن اخیر توضیح داد:« محمود طرزی، در دوره امان الله خان، بسیار صریح و روشن گفت که زبان فارسی برای مردم در مدارس و مکاتب یکی از السنههای مهم است اما ما باید کاری کنیم که زبان افغانی تبدیل به زبان ملتی شود. در دوره داوود خان نیز، برادر داوود خان و معاون نخست وزیر خارجه نیز گفت: کارمندان دولتی باید زبان افغانی یاد بگیرند وگرنه از حقوق آنها کاسته میشود. این امر تا دوره ظاهر شاه نیز ادامه داشت.هرچند آموختن هر زبانی فضلیت است اما این نباید به قیمت از بین رفتن یک زبان عظیم دیگر باشد ولی متاسفانه در افغانستان، آموزش زبان پشتو به قیمت تضعیف زبان فارسی تمام شد. در زمان ظاهر شاه در سال ۱۳۴۳ در قانون اساسی تاکید شد برای حذف زبان فارسی باید زبان دری را رقیب آن قرار دهیم و زبان فارسی را به عنوان یک زبان بیگانه معرفی کنیم.»
رهبر حزب کنگره ملی افغانستان جداسازی جعلی زبان فارسی از زبان دری را یکی از استراتژیهای دشمنان برای حذف زبان فارسی عنوان کرد و افزود:« زبان فارسی را از زبان دری جدا کردند و گفتند زبان فارسی برای ایرانیهاست و زبان دری برای افغانستانیهاست! مثلا ممکن است کسی به عنوان شاعر کلمات فارسی را در شعر خود بکار ببرد اما وزارت فرهنگ تایید نمیکند و میگوید: نه اینها کلمات بیگانه و کلمات ایرانی است! یکی دیگر از استراتژیهایی که برای حذف زبان فارسی انجام شد «بمب گذاری» بود. این استراتژی به این صورت عمل میکرد که در جمله بندیهای زبان فارسی کلمات پشتو جایگزین میشد، به این ترتیب کلمات پشتو و فارسی باهم مخلوط شد.»
دفاع از اصالت و گسترش هژمونی زبان فارسی وظیفه نخبگان ماست
وی در خصوص قدمت و اصالت زبان فارسی گفت:« بیش از یکصد وسی سال پیش، در پایان نشست سه روزه خود در شهر آلمان پس از بررسی و کاوش چهار زبان را زبانهای کلاسیک دانستند، که این ۴ زبان سانسکریت، یونانی، لاتین و فارسی بودند. به این زبانها، به دلیل خدماتی که در طول تاریخ به اندیشه بشری ارائه دادهاند، متون علمی که تولید کردهاند، فرهنگی که پدید آوردهاند و انسانهای دانشمندی که ساختند، زبان مادر میگویند، اما از میان اینها زبان فارسی تنها زبانی است که همین اکنون زبان گفتگوی روزانه، زبان شعر و ادبیات است، و زنده و پویا است.»
مسئله مهم دیگری که این نویسنده و روزنامه نگار افغانستانی به آن اشاره کرد، «نقش هژمونیک زبان» بود. وی گفت:« نقش هژمونیک زبان به ما میگوید که زبان تنها وسیلهای برای ارتباط نیست، بلکه زبان هم مانند موشک و بمب و اقتصاد و تکنولوژی، نقش اقتدارآفرین دارد، یعنی زبان از وسیله ای برای ارتباط تبدیل به وسیلهای برای سلطه میشود. اگر هژمونی زبانی در اختیار زبان انگلیسی باشد، جامعه را به همان سمتی پیش میبرد که در اختیار هژمونی انگلیسی باشد و اگر هژمونی زبانی در اختیار زبان فارسی باشد، جامعه را به سمت هژمونی فارسی پیش میبرد. تنها زبانی که در حوزه تمدنی ما میتواند در برابر هژمونی زبان انگلیسی بایستد زبان فارسی است.نقش هژمونیک زبان صرفا از طریق تواناهاییهای ذاتی یک زبان متبلور نمیشود. البته این خیلی مهم است که یک زبان در ذات خودش، ظرفیت جهانی شدن داشته باشد، ظرفیت تولید علم و فرهنگ داشته باشد، اما این کافی نیست، بلکه این مهم است که یک زبان توسط دولتها و قدرتها حمایت شود.»
بنظر این سیاستمدار افغانستانی زبان فارسی امروز در افغانستان با خطر جدی نابودی و محدودیت بسیار مواجه است و مورد تهاجم قرار گرفته است.
پدرام توضیح داد:« دفاع کردن از زبان فارسی ایستادگی برای احقاق یک حق طبیعی است، همانطور که از مردم مظلوم فلسطین دفاع میکنیم باید از زبان فارسی دفاع کنیم. اگر ما میگوییم باید از زبان فارسی پاسداری کنیم بخاطر این نیست که ما فارسی زبان هستیم ، یا بخاطر تعصبی که داریم، مسئله مهم این است که زبان فارسی یک زبان بین المللی و میراث بشری است. هم اکنون در افغانستان نیز زبان فارسی یک زبان بین الاقوامی است. یک ترکمن، یک ازبک، یک پشتو، هر کدام زبان خود را دارند اما برای اینکه باهم ارتباط برقرار کنند به زبان فارسی نیاز دارند، به همین دلیل حذف زبان فارسی یک ستم ملی است.»
عبدالطیف پدرام در پایان سخنان خود بر بازتولید زبان فارسی با ادبیات و هنر تاکید کرده و گفت: «زبان فارسی در جغرافیای افغانستان با خطر جدی مواجه است. با حذف زبان فارسی، هویت قومی و فرهنگ مانیز حذف میشود. ما در تاریخ به برکت زبان فارسی باقی ماندهایم. دفاع از زبان فارسی، دفاع از توزیع عادلانه قدرت سیاسی است بنابراین دفاع از زبان فارسی، یک مسئله سیاسی است، حفظ زبان فارسی نیز از طریق داشتن قدرت سیاسی امکان پذیر است. اگر افغانستان را از ما گرفتهاند، جهان را از ما نگرفتهاند. تمام نیروهایی که خارج از کشور و مهاجر هستند باید از زبان فارسی استفاده کنند و بازتولید زبان فارسی را در خارج از مرزهای افغانستان انجام دهیم. مقاومت که تنها مقاومت نظامی نیست، مقاومت فرهنگی و مقاومت سیاسی نیز هست، نخبگان ما باید فکر کنند چگونه میتوانیم با سینما هنر، شعر، بازتولید مکرر جنبه های مختلف زبان از زبان فارسی حفاظت کنیم. مانند فردوسی که در یک دوره تاریخی که زبان فارسی مورد تهدید و تهاجم بود، آن را حفظ کرد و به ما انتقال داد.»
نظرات (۰)