زبان فارسی جزو هویت ما و عامل انسجام و وحدت ملی است
یک استاد زبان شناسی در نشست مجازی «ایران؛ رنگین کمان فرهنگ و زبانها» گفت: زبان هر قومی به عنوان هویت و کارت شناسایی ملی آنها شناخته میشود و زبان فارسی نیز زبان هویت، ملیت و تاریخ ماست.
به گزارش پایگاه خبری زبان آوری از روابط عمومی بنیاد سعدی، این نشست مجازی به همت دانشگاه علامه طباطبایی با همکاری بنیاد سعدی و گروه آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان انجمن زبان شناسی ایران همراه با گرامیداشت دکتر یدالله ثمره با حضور رضامراد صحرایی؛ معاون آموزش و پژوهش بنیاد سعدی و دبیر نشست و فاطمه عظیمی فرد؛ دبیر اجرایی، کارشناسان و زبانشناسانی چون ایران کلباسی، فردوس آقاگل زاده، یدالله منصوری، شهلا شریفی، مهرداد نغزگوی کهن، والی رضایی و محمدامین ناصح و الخالص ویسی برگزار شد.
تقسیم زبانهای کشور به دو دسته با ریشه ایرانی و غیرایرانی
در ابتدای این نشست پس از پخش کلیپی از یدالله ثمره در جهت بزرگداشت مقام این زبان شناس فقید، ایران کلباسی در باره تنوع زبانی سخنرانی کرد.
کلباسی با اشاره به اینکه میتوانیم کشورمان را از لحاظ تنوع زبانی به دو دسته تقسیم کنیم؛ گفت: کردی، لری، گیلکی، بلوچی، مازندرانی، خوانساری و فارسی گروهی از زبانهای ما هستند که ریشه ایرانی دارند و «گویش» نامیده میشود.
وی افزود: گروهی دیگر که ریشه غیر ایرانی دارند، «زبان محلی» نامیده میشود و ترکی، عربی، ارمنی، آسوری و گرجی جزو این گروه هستند و در میان تمام این زبانها، فارسی به عنوان زبان ملی برگزیده شده است.
کلباسی با تأکید بر اینکه زبان فارسی رکن اساسی هویت ماست، ادامه داد: این زبان وسیلهای برای وحدت همه ایرانیان در سراسر جهان است و میراث ارزشمندی شناخته میشود که سابقه آن به فارسی میانه یا باستان میرسد.
وی با اشاره به اینکه فارسی باستان در زمان هخامنشیان رواج داشت و فارسی میانه متعلق به ساسانیان است، افزود: دلیل اینکه حملات متعدد در طول تاریخ نتوانسته زبان فارسی را نابود کند، شجاعت ایرانیان برای حفظ هویت و میراث فرهنگی خود بوده است.
این استاد زبانشناسی با بیان اینکه زبان فارسی باید زبان علم و فن شود تا به حاشیه رانده نشود، افزود: پیشرفت در علم و صنعت نباید با بیاعتنایی به زبان ملی همراه باشد؛ بلکه همگام با پیشرفت در عرصه علمی، زبان ملی نیز باید نیرومند شود.
وی با اشاره به نکاتی در جهت تقویت زبان ملی گفت: با ایجاد معادلهای مناسب واژگانی باید از هجوم واژههای بیگانه جلوگیری کنیم؛ چون ضعف هر زبان به معنای ضعف هویت ملی کاربران است. اگر زبانی ضعیف شود، ادبیات، هنر و نوآوری سخنوران آن نیز ضعیف میشود، چون ادبیات غنی به پشتوانه زبان فارسی شکل گرفته است.
کلباسی درباره وظیفه ما در مقابل زبانهای محلی تشریح کرد: زبان شناسان زبان را یک پیکره زنده میدانند که پس از زاییده شدن به رشد و بالندگی میرسد و بر اساس عوامل درونی و بیرونی دچار تغییر میشود. این تغییر ممکن است در جهت زوال و مرگ یک زبان باشد که به معنای مرگ یک فرهنگ، قومیت با تمام هویت تاریخی و دینی است.
این استاد زبان فارسی درباره عوامل مؤثر در بقا یا زوال یک زبان یادآوری کرد: شهر نشینی، آموزش، رسانهها، اعتبار اجتماعی زبان و صنعتی شدن جوامع همراه با تکنولوژی جزو عوامل عمدهای هستند که در بقا یا زوال یک زبان محلی مؤثر است. مرگ زبانها در جوامع دوزبانه یا چندزبانه شکل میگیرد؛ یعنی یکی از نسلها زبان را براساس شرایط اجتماعی حفظ و به نسل بعد منتقل میکند که خانواده در این روند نقش اساسی دارد.
وی با ارائه پیشنهاداتی برای جلوگیری از مرگ یک زبان گفت: یاد دادن زبان مادری به فرزندان یا اولیای آنها، یاد دادن زبان مادری در رسانهها به صورت مثبت، آگاه کردن گویشوران زبانهای محلی به اهمیت زبانشان، جمع آوری و ثبت این زبانها به کمک علاقهمندان و مراکز آموزشی از جمله عواملی هستند که مانع مرگ یک زبان میشود.
در این قسمت از برنامه، کلیپی از استاد محمدرضا شفیعی کدکنی درباره اهمیت زبان مادری، فارسی و محلی صحبت کرد.
زبانهای محلی هیچ آسیبی به فارسی وارد نمیکند
در ادامه این نشست یدالله منصوری درباره ویژگیهای زبان مادری توضیح داد و پس از تبریک روز جهانی زبان مادری به زبان ترکی، گفت: زبان مادری به زبانی گفته میشود که کودک برای نخستین بار آن را در خانواده میآموزد و احساسات درونی خود را به آن زبان بیان میکند.
وی در پاسخ به پرسش بعضیها که چرا از لفظ «آذری» به جای «ترکی» استفاده میکند، گفت: ترکی رایج در آذربایجان دو ویژگی ممتاز دارد که با ترکی استانبولی متفاوت است؛ یکی اینکه؛ زبان ترکی به عنوان یکی از زبانهای اورالی-آلتایی در آذربایجان از قدیم رواج داشته است و دوم اینکه؛ پیش از ترکی چند زبان پهلوی در آن منطقه رایج بود که واژگان آن زبان آمیخته با زبان ترکی آذربایجانی شده است.
این استاد زبان شناسی با بیان اینکه زبان ترکی به رغم اینکه از زبان خاندان زبانی دیگر است، از قدیم با زبانهای فارسی همسایه بوده، گفت: اگر به منابع ایرانی نگاه کنیم، بخشی از سپاهیان حکومت ساسانی ترکتبار بودند و ساسانیان در ترکستان چین و مغولستان با این اقوام همواره همسایه بودند و در زمان غزنویان و سلجوقیان شماری از وام واژههای ترکی به زبان فارسی راه پیدا کرد.
وی با تأکید بر اینکه ترکی یا زبانهای محلی هیچ آسیبی به زبان فارسی وارد نمیکند و حتی نقش تقویت کننده فارسی را داشتند، گفت: حدود هزار و ۴۰۰ تا دو هزار واژه ترکی از زمان قدیم به زبان فارسی راه یافته و همچنان زنده است؛ واژه هایی مانند بشقاب، چاق، قالپاق، قیمه، قلچماق، سنجاق و چالش از این جمله هستند.
این استاد زبان شناسی با اشاره به تحقیقات صورت گرفته درباره وام واژههای فارسی به ترکی گفت: ما بیش از چهار هزار واژه فارسی در ترکی داریم و نه تنها زبان فارسی هیچ آسیبی به زبان ترکی وارد نکرده، بلکه موجب غنای زبان ترکی آذری شده است.
وی در پایان با ارائه پیشنهاداتی برای گسترش زبان مادری و محلی گفت: اول اینکه؛ باید بدون تعارف برنامهریزی داشته باشیم و برای تمام زبان های محلی کتابچه کوچکی تهیه کنیم. دوم اینکه؛ بنیاد سعدی و دیگر بخشها میتوانند اثربخش رفتار کنند و سایتی با همکاری متولیان زبان فارسی و گروههای زبان شناسی در سراسر استانها راه بیندازیم تا تحصیلکردهها با کد شناسایی مخصوص وارد شوند و اصطلاحات و واژههای محلی خود را ثبت کنند.
در ادامه این برنامه، کلیپی درباره اهمیت زبان مادری و همچنین ترکی از زبان رهبر معظم انقلاب پخش شد.
زبان فارسی جزوی از هویت و تاریخ ماست
فردوس آقاگلزاده در ادامه درباره رابطه زبانهای محلی با گویشها و دانش بشری صحبت کرد و گفت: زبان هر قومی به عنوان هویت و کارت شناسایی ملی آنها شناخته میشود و زبان فارسی نیز زبان هویت، ملیت و تاریخ ماست. هویت، تاریخ و فرهنگ یک گروه با زبان مردم رابطه متقابل دارد و در برساخته شدن و سازندگی یکدیگر نقش دارد.
آقاگلزاده با بیان اینکه ما تفاوتی بین فارسی و زبان های ایرانی دیگر نمی بینیم، افزود: مدتهاست اکثر کشورها تحقیق درباره زبان محلی خود را آغاز کردند و همیشه این تحقیقات درحال بازنگری است.
این استاد زبانشناسی افزود: اگرچه نقشههای زبان شناسی با نقشه های سیاسی یک کشور ارتباطی ندارد، اما ضرورت ارائه چنین نقشههایی که نشانگر نوع نگرش آنهاست، به طور عمیق احساس می شود. با هر نگاه و تفکری، تحقیق و بررسی درباره تمام زبانها، گویشها و به خصوص زبانهای در معرض نابودی جزو اولویتهاست.
وی خاطرنشان کرد: از نظر زبانشناسی اولین پیامد زوال گونههای زبانی، زوال دانش بشری است؛ چون بخش بزرگی از دانش بشری درباره طبعیت و پدیدههای اطراف آن، خارج از کتابهای علمی است و تنها میتوان این بخش از دانش بشری را در خرده فرهنگها و دانشهای نانوشته گویشوران جستوجو کرد.
آقاگلزاده درباره اینکه برای حفظ زبانهای محلی چه باید انجام دهیم، گفت: نیازمند ایجاد یا تقویت یک اراده ملی در جهت بازشناساندن جایگاه زبانها و خرده فرهنگها در سطح مسئولان طراز اول هستیم. به عبارتی؛ ما نیازمند اراده ملی برای پیشرفت زبان مادری هستیم.
این استاد زبانشناسی افزود: نیازمند شناسایی عواملی هستیم که باعث کاهش انگیزه والدین برای یادگیری زبان مادری بچه ها هستند. آسیب شناسی نگاه منفی مراکز تصمیمگیری نسبت به یادگیری زبان مادری قدم بعدی محسوب میشود. مرحله بعدی تدوین قوانین در مراکز قانونگذاری برای تقویت فرهنگها و زبانهای محلی است.
وی ادامه داد: اختصاص بودجههای مناسب به دستگاههای آموزشی، تبلیغاتی و رسانهای، تدریس زبانهای بومی در سطح آموزش مدارس به صورت سرفصل اجباری، اختصاص مجلات در مجموعه گسترش زبانهای محلی در کنار زبان فارسی در هر منطقه، بسیج عمومی جذابترین برنامه های سرگرمی کودکان با ترجمه به زبان بومی از جمله کارهای دیگری است که میتوانیم برای حفظ زبانهای بومی و محلی انجام دهیم.
در ادامه برنامه، کلیپی از زبانهای محلی فارسی که در نقاط مختلف ایران در معرض خطر هستند، پخش شد.
برای زبانشناسان کل ایران بهشت محسوب میشود
شهلا شریفی مقدم با موضوع «گویشهای خراسان» به بحث ادامه داد و گفت: خراسان بزرگ گونهها و گویشهای زبانی بسیار متنوعی دارد و به قدری به هم نزدیک است که روی یکدیگر تأثیر گذاشته و موجب به وجود آمدن گونههای آمیخته جالب و منحصر به فردی مانند ترکی که کردی-فارسی هست، شده است.
وی افزود: در شمال نهبندان (منطقهای معروف به عرب خانه) عربهایی زندگی میکنند که عربی آنها فارسی شده است. همچنین گونههایی از فارسی در جنوب خراسان هستند که به طور قطع گروههایی از فارسی میانه دارند.
شریفی مقدم با بیان اینکه معتقدم زبان شناس خوشبخت کسی است که گونههای زبانی بیشتری را میداند، گفت: تحقیقات نشان داده است که دانستن گونههای زبانی دیگر در گسترش توانایی شناختی افراد بسیار تأثیرگذار است. معتقدم اگر زبان شناسی مسلط به چند گونه زبانی باشد، به او بینشی میبخشد که به رغم دانستن جزئیات زیاد از یک موضوع از بالا به آن نور بیندازید و به کل آن نگاه دقیقتری بیندازید.
این زبان شناس تأکید کرد: برای زبانشناسان کل ایران بهشت محسوب میشود و بررسی گویشهای مختلف برای ما لذت بخش است. همه گویشهایی که در ایران صحبت میشود بسیار قابل تأمل است و زبانشناس ایرانی وظیفه دارد به زبانهای داخل کشور توجه کند.
آهنگ نابودی زبانها را با بها دادن به گویش محلی کند کنیم
در ادامه، والی رضایی درباره «برداشتهای متفاوت از زبان مادری» گفت: ما دو برداشت متفاوت از بزرگداشت زبان مادری داریم که یکی معتدل و معقول و دیگری افراطی و غیرمعقول است.
رضایی با بیان اینکه بزرگداشت زبان مادری به معنای پاسداشت لهجهها و گویشهای زبان مادری است و باید فرزندان را تشویق کنیم که به این زبان صحبت کنند، گفت: باید از منزوی کردن زبانهای محلی به دلیل وجهه شخصیتی پرهیز کنیم.
وی افزود: وظیفهای بر دوش زبان شناسان است که از زبان محلی قبل از نابودی، پاسداری کنند؛ اما نمیتوانیم از نابودی همه زبانها جلوگیری کنیم؛ بلکه میتوانیم آهنگ آن را با بها دادن به گویشهای محلی کند کنیم.
رضایی با اشاره به اینکه درباره پاسداشت زبانهای محلی و گویشهای ایرانی، یک برداشت غیر منطقی از زبان مادری وجود دارد؛ افزود: الآن دهها برابر سخنانی که در این جمع گفته شد، دیدگاههای ضد میهنی و ضدایرانی وجود دارد که به بهانه روز جهانی زبان مادری در شبکههای خارجی پخش میشود تا از بزرگداشت زبان مادری بهانه ای بتراشند و در بین ایرانیان و گویشوران زبان محلی نفرت پراکنی کنند.
وی در ادامه با ذکر مثالی درباره نفرت پراکنی به بهانه زبان مادری گفت: یک نویسنده محلی چپی قبل از انقلاب، نوشتهای مربوط به ۱۲ سال پیش دارد که رادیو فردا آن را بازنشر کرد. او میگوید زبان پهلوی و دری خلاف برداشت ناسیونالیستها هرگز جزو مؤلفههای ملیت هویت ایرانی نبوده است و در واقع از همان آغاز اعتبار زبان فارسی را با نیت نفرت پراکنی سیاسی در بحث های بعدی زیر سؤال برده است.
این زبان شناس افزود: این نویسنده میگوید در بعضی کشورها مانند آلمان و فرانسه زبان مادری میتواند جزو مؤلفههای هویت ملی باشد، اما در ایران به دلیل چند زبانه بودن، نمیشود.
ایرانیان، زبان فارسی را با توافقی نانوشته به عنوان زبان رسمی انتخاب کردند
در ادامه مهرداد نغزگوی کهن از دانشگاه بوعلی درباره «معیارسازی زبان فارسی» گفت: هدف من این است که بگویم ایرانیان در دوران اسلامی با توافقی نانوشته زبان فارسی را به عنوان زبان رسمی بدون فشار حکومتی انتخاب کردند.
وی با بیان اینکه قصد ارائه دو گزاره در کتابهای زبان شناسی را دارد که در ایران صادق نیست، افزود: پیوستار گویشی به این دلیل ایجاد شد که نشان دهند تغییرات زبانی نه تنها از لحاظ تاریخی بلکه از لحاظ جغرافیایی نیز تدریجی است.
نغزگوی کهن در خصوص دلایل اینکه این پیوستار در ایران چندان کاربردی نیست، تشریح کرد: ما به دلیل تاریخ طولانی و پرفراز و نشیب و مهاجرت اقوام مختلف با زبانهای متفاوت داریم و این جزایر زبانی با یکدیگر مرتبط بودند و این باعث زیرسؤال رفتن پیوستار گویشی شده است.
این زبان شناس درباره علت رسمیت یافتن زبان فارسی عنوان کرد: یکی از زبان شناسان مطرح (اوریل واینرایش) معتقد است که زبان باید پشتوانه قدرت را داشته باشد، اما در کشور ما این شرایط حاکم نشد، چون بعد از حمله اعراب به ایران فارسی میانه دو پشتوانه خود یعنی دین و دولت (ساسانیان) را از دست داد، اما زبان فارسی از بین نرفت.
وی خاطرنشان کرد: وقتی ایرانیان به اسلام روی آوردند، جزو سربازان فاتحی شدند که به شرق ایران رفتند و در دوران اسلامی زبان فارسی نه تنها ضعیف نشد بلکه به سمت شرق و شمال شرق هم گسترش پیدا کرد. پس از آن، ما شاهد ترجمههای قرآنی بسیاری همراه با کلمات ناب فارسی هستیم.
مشاهده زیاد واژههای انگلیسی بدون تغییر در فارسی افغانستان
در ادامه، محمدامین ناصح از گروه زبان شناسی دانشگاه بیرجند درباره زبان فارسی در افغانستان گفت: در مناطق مرزی ایران و افغانستان شهرهای بسیاری داریم که گویشهای آن با افغانستان به صورت تعاملات قدیمی-مکتوب- بین حاکم هرات و بیرجند بوده است.
وی با اشاره به تغییر مرزبندی ایران و افغانستان افزود: در سال ۱۲۷۳ بر اساس قرارداد پاریس افغانستان از ایران جدا شد و به شکل فعلی درآمد و مرز شکل جدیدی به خود گرفت.
ناصح با بیان اینکه فارسی تنها زبان رسمی افغانستان نیست، ادامه داد: این اتفاق از سال ۱۹۳۶ رقم خورد و فارسی افغانستان در کنار پشتونها قرار گرفت که جزو حاکمان ۶۰ سال اخیر افغانستان هستند. آنها توانستند پشتوی قبیلهای را با تأثیر از فارسی در حد یک زبان رسمی ارتقا دهند و به طور طبیعی در سالهای اخیر محدودیتهایی هم برای فارسی ایجاد کرده است.
این استاد زبان شناسی درباره واژههای راه یافته از زبانهای مختلف به پشتو توضیح داد: عنصر، طعنه، تذکر، اصیل و عنصر جزو واژههای عربی راه یافته در پشتوست که در فارسی هم دیده میشود. از طرفی واژههای متعدد فارسی هم مانند بزرگ، فریب و پسند در زبان پشتو دیده میشود.
وی افزود: بعضی از واژههای رایج در جنوب خراسان در فارسی افغانستان دیده میشود و نمونههای جالبی از صرف فعل وجود دارد که بسیاری از آنها در فارسی رسمی ایران جایگاهی ندارد، اما در مناطق مرزی ایران کاربرد چشمگیری دارد.
ناصح درباره وضعیتِ زبانِ فارسیِ افغانستان گفت: فارسی افغانستان بسیار تحت تأثیر چند دهه حضور نیروهای دیگر در افغانستان بود؛ به شیوهای که واژههای بسیار زیادی از انگلیسی نظیر اکت کردن، پلن سنجیدن، فیکس و گاوصندوقسیف در فارسی افغانستان بدون تغییر به صورت رایج کاربرد دارد و با تأسف میبینیم که تا چه اندازه بسامد واژههای غیر فارسی در کلام آنها زیاد دیده میشود.
صحبت درباره گویش به معنای صحبت درباره فرهنگ است
الخالص ویسی درباره «منشا و تنوع خرده فرهنگ ها در خوزستان» در ادامه گفت: صحبت کردن از یک گویش به معنای صحبت کردن درباره یک فرهنگ است و به همین دلیل اهمیت گردآوری گویشها در این است که در جریان واژهگزینی به فرهنگستان زبان و ادب فارسی کمک میکند و مانع واژه سازی مکانیکی میشود. فرهنگستان زبان سالهاست که از تک واژهای موجود در ساختار گویشها برای واژه سازی استفاده میکند.
ویسی افزود: من در منطقهای همراه با رنگینکمانی از قومیتهای مختلف مانند لر بختیاری، ترک قشقایی، بندری، شوشتری و دزفولی زندگی میکنم و معتقدم این همزیستی مسالمت آمیز به دلیل احساسات عمیق تاریخی بوده است.
این استاد زبانشناسی با تأکید بر اینکه خرده فرهنگها هویت ملی، تاریخی و احساس امنیت ایجاد میکند، عنوان کرد: از زمان ظهور ماشین و صنعت نفت در خوزستان اقوام دیگری به اینجا آمدند، ازدواج کردند و بومی شدند و هر فردی فرهنگ خاصی را با خود آورده که با فرهنگ بومی تلفیق شده است و ما باید بتوانیم از این خرده فرهنگها در جهت همگرایی استفاده کنیم.
وی افزود: متأسفانه برای حفظ گویشها برنامهریزی صورت نگرفت و این باعث صدمه به فرهنگ میشود و کلیت وحدت اجتماعی تحت تأثیر قرار میگیرد.
نظرات (۰)