زبان فارسی،مؤلفه هویت ملی
علی بخشی زاده در یادداشتی نوشت : زبان فارسی مهمترین مؤلفه هویت ملی ماست، برای آن که متعلق به همه ملت بزرگ ایران است. ممکن است زبان مادری برخی از ما فارسی نباشد، اما زبان فارسی برای ما زندگی آفریده است. در ایران فرهنگی، بیشتر زبانها از خانواده زبانهای ایرانی است و زبانهایی هم که ریشه ایرانی ندارد آنقدر با ایران و زبان فارسی زیسته و آمیختهاند که فرض محالی است اگر بخواهیم بین آنها و زبان فارسی دشمنی و جدایی بیندازیم.
دستکم هزار و اندی سال است که زبان فارسی نقش پیونددهندگی و ایجاد ارتباط عمیق بین ایرانیان را عهدهدار است. زبان فارسی برای بسیاری از ایرانیان زبان مادری، برای بسیاری دیگر زبان رسمی، ملی و دیوانی و بهویژه در روزگارانی، برای بخشهای وسیعی از جهان که به آن ایران فرهنگی میگوییم، زبان فرهنگ و ادب و زبانی دانشورانه و زبان تولید علم و دانش بوده است. گرچه نقش اخیر امروزه دچار تغییراتی شده ولی چشمانداز ما به سوی افقهای آینده باید معطوف به بازیابی این نقش اثرگذار باشد.
زبان فارسی نقش ارزشمند و گرانبهای دیگری هم داشته و اکنون هم دارد و آن پیونددهندگی و ایفای نقش در جایگاه مؤلفه هویت ملی و تاریخی ایرانیان است که در دو بخش قابل توصیف است:
یک؛ پیوند تاریخی: ایرانیان از هزار و اندی سال پیش تاکنون از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب پیوند عاطفی، فرهنگی و ملی خود را با هم از طریق زبان فارسی حفظ کردهاند. از بیش از حدود هزار سال پیش فردوسی شاهنامه را سروده و تا به امروز همه ملت ایران از این رهگذر با تاریخ چندهزارساله خود که در شاهنامه جمع شده است ارتباط جمعی برقرار کرده و شاهنامه خاطره و هویت جمعی ملت ایران شده است. تاریخ مشترک ما از سیستان تا آذربایجان و از فارس تا همدان و از مازندران تا خلیجفارس با این زبان حفظ شده و به ما رسیده است. یعنی این زبان توانسته در طول زمان، هم خود را حفظ کند و هم پیوند ملت را استوار و مستحکم نگاه دارد.
دو؛ پیوند امروز: میگوییم زبان فارسی مهمترین مؤلفه هویت ملی است. چرا؟ برای آن که این زبان پیوند ایرانیان را در جایجای ایران و جهان و در مجامع و محافل از دانشگاه، مدرسه، حوزه تا دیگر مجامع که نمایندگان و گویشوران همه زبانهای ایرانی در آن حضور دارند تضمین کرده و زمینه ارتباط فرهنگی و بیاجر و زحمت آنها را فراهم آورده، برای آن که هویت مشترک و سرمایه مشترکی ایجاد کرده است.
خاقانی، نظامی و شهریار از سویی و در دیگر سو حافظ، سعدی و باباطاهر و در خراسان فردوسی، عطار، مولانا، سنایی، بیهقی و... و صدها و هزاران سخنور و شاعر پارسیگو هستند که متعلق به مجموعه ایران فرهنگیاند؛ یعنی ملت ایران آنها را متعلق به خود میدانند.
افزون بر اینها زبان فارسی، زبان دوم جهان اسلام و محمل تولید بسیاری از محتواهای مرتبط با دین اسلام از تفسیر و فلسفه و فقه و حدیث است و نیز زبانی است که اسلام با آن تا شبهقاره هند و شرق آسیا و تا شمال چین رفته است و مردمان بسیاری اسلام را با این زبان شناختهاند.
سخن پایانی آن که ایران فرهنگی شامل مؤلفههای بههمپیوستهای از جغرافیا، تاریخ، دین، زبان، آداب و رسوم و... است که همه ایرانیان و دوستداران زبان فارسی را گرد هم آورده است. نقش و سهم زبان فارسی و بزرگانی چون نظامی گنجوی و... در این درآمیختگی و ترسیم رنگینکمانی زیبا به نام ایران، بنیادی و شایسته پاسداشت است.
علی بخشیزاده | معاون صدای رسانه ملی
نظرات (۰)