داستان دنیس واکر، نخستین سیاهپوست تاریخ منچستریونایتد؛ یک ایرانی فارسی زبان!
نخستین فوتبالیست سیاهپوستی که برای تیم اصلی منچستریونایتد به میدان رفت، به زبان فارسی تسلط داشت
طرفداری | 19 سپتامبر 1981، روزی بود که رمی موزس 20 ساله در برد 1-0 منچستریونایتد مقابل سوانزی به میدان رفت و به دومین بازیکن سیاهپوست تاریخ شیاطین سرخ تبدیل شد. فاصله بازی کردن اولین و دومین بازیکنان سیاهپوست تاریخ منچستریونایتد، 18 سال طول کشید؛ اولین سیاهپوست تاریخ منچستریونایتد در سال 1963 بازی کرده بود.
خیلی از مردم بر این باورند که تونی ویلن نفر اول سیاهپوستهای تاریخ منچستریونایتد بوده اما مربی کنونی آکادمی این باشگاه هرگز به تیم اصلی راه نیافت. تونی کسی است وقتی مردم او را بهعنوان اولین سیاهپوست تاریخ منچستریونایتد برمیشمرند، اشتباهشان را اصلاح میکند. در واقع دنیس آلن واکر، نخستین بازیکن سیاهپوستی بود که توانست افتخار بازی برای تیم اصلی منچستریونایتد را بهدست آورد.
دنیس واکر در 26 اکتبر 1944 در چستشایر زاده شد. ماری واکر، مادر او زاده لیمریک جمهوری ایرلند و سفید پوست بود. درباره پدر دنیس واکر اطلاعات چندانی در دسترس نیست چرا که نام او در گواهی تولد دنیس وجود نداشت. با اینحال دنیس همیشه خودش را یک فرد با ریشههای ایرانی/افغان توصیف کرده است. به لطف نادین علی دختر دنیس و پائولا همسر چهارم این بازیکن پیشین منچستریونایتد، گاردین دریافته که پدر دنیس یک ایرانی آفریقایی تبار بوده است. بردگی آفریقاییها در قرن نوزدهم فقط منحصر به ایالات متحده آمریکا و حوزه دریای کارائیب نبوده و در دوران قاجار نیز آفریقاییهایی از زنگبار از طریق خلیج فارس به ایران منتقل شدند1. اگرچه در سال 1929 بردهداری در ایران غیرقانونی اعلام شد. از این رو ممکن است اجداد دنیس و یا حتی پدرش در آفریقا متولد شده و به اجبار به ایران منتقل شده باشند. آزمایشهای DNA نادین، دختر دنیس نشان میدهد که او آفریقایی تبار است.
هویت دقیق پدر دنیس همواره در هالهای از ابهام قرار داشته است. ماری، مادر دنیس به او گفته بود پدرت در دوران کودکی تو در دریا جانش را از دست داده است. دنیس در دوران جنگ جهانی دوم متولد شد و از این رو بیراه نیست اگر بگوییم ممکن است پدر او یک سرباز بوده باشد. یکی دیگر از نکات مرموز زندگی دنیس، تسلط او در صحبت به زبان فارسی و عربی بوده است و به احتمال قریب به یقین، او این زبانها را در محیط بومی بریتانیا نیاموخته است. نادین نیز تایید کرده که پدرش بعضی وقتها با اعضای خانوادهاش در ایران نامهنگاری میکرده و حتی به ملاقات آنها رفته است. این یعنی ارتباط او با ایران پس از مرگ زودهنگام پدرش به پایان نرسیده اما ارتباط میان خانواده واکر و خویشاوندان دنیس در ایران پیش از مرگ او، جریان نداشته است.
تواناییهای فوتبالی دنیس واکر خیلی زود کشف شد و او در 12 سالگی توجه منچستریونایتد را جلب کرد. این یعنی او در زمان فاجعه هوایی مونیخ در سال 1958 عضوی از منچستریونایتد بوده و در واقع در جریان موج دوم دردانههای بازبی (اشاره به بازیکنان جوانی که مت بازبی، سرمربی اسکاتلندی منچستریونایتد با اعتماد به آنها توانست بازیکنان کلاس جهانی بسازد) بود. دنیس اولین و تنها دردانه سیاه بازبی بود.
دنیس وقتی بچه مدرسهای بود، میتوانست عضوی از تیم ملی زیر 15 سال انگلیس شود و در صورت انتخاب، به اولین بازیکن سیاهپوست تاریخ تیم ملی انگلیس در تمام ردههای سنی تبدیل میشد. متاسفانه او به خاطر امضای قرارداد حرفهای با منچستریونایتد، نتوانست به این دستاورد برسد. واکر که در پست هافبک/مهاجم راست بازی میکرد، در نوامبر 1961 نخستین قرارداد حرفهایاش با شیاطین سرخ را به امضا رساند اما برای اولین بازی حرفهای خود در منچستریونایتد مجبور شد تا پایان فصل 63-1962 صبر کند.
20 می 1963؛ منچستریونایتد در آخرین بازی فصلی ناامیدکننده در لیگ مهمان ناتینگهام فارست بود. یونایتدیها 5 روز بعد هدف بزرگتری را برای شکار کردن پیش روی خود داشتند؛ فینال افای کاپ مقابل لسترسیتی. بازبی نمیخواست روی بازیکنان کلیدی تیمش در یک بازی تشریفاتی و بیاهمیت ریسک کند. منچستریونایتد خیالش بابت بقا در لیگ راحت بود و فارست میانه جدولی هم هدفی نداشت که به آن برسد. با استراحت مهرههالی کلیدی، دنیس برای اولین بار در ترکیب منچستریونایتد قرار گرفت و جانشین بابی چارلتون شد.
بازی با نتیجه سه بر دو به نفع ناتینگهام فارست پایان یافت. دیوید هرد و جانی گیلز برای یونایتد گل زدند و البته نقشه بازبی هم جواب داد چرا که شیاطین سرخ با نتیجه 3-1 در فینال جام حذفی مقابل لسترسیتی به برتری رسیدند. این نخستین جام منچستریونایتد پس از فاجعه مونیخ بود. دنیس در تور پیشفصل 64-1963 در ایتالیا هم نتوانست در هیچیک از بازیها به میدان برود که البته با حضور ستارگانی چون جرج بست، بابی چارلتون و دنیس لاو در خط حمله، انتخاب سرمربی معقول بهنظر میرسید.
مدارکی وجود دارد که نشان میدهد بازبی به شکلی غیرعامدانه احساساتی منفی درباره دنیس داشته است. ایمون دانفی در کتاب «یک قهرمانی عجیب» در خصوص قمارهای رایج در میان بازیکنان منچستریونایتد و گم شدن پولها در رختکن نوشته:
جلسهای میان کارکنان باشگاه برگزار شد تا در خصوص موضوع دزدی بحث شود. در خلال بحث، سرمربی به حضور بازیکن سیاهپوست در تیم اشاره کرد. واکر یکی از اولین سیاهپوستانی بود که در فوتبال حرفهای انگلیس به کار گرفته شد.
در نهایت منچستریونایتد، با دنیس واکر و چند بازیکن جوان دیگر از جمله بری فرای، قطع همکاری کرد. خلاف دنیس، سرمربی سالهای آینده بیرمنگام نتوانسته بود برای منچستریونایتد به میدان برود. در ژوئن 1964 دنیس با پاتریشا کروپر ازدواج کرد و دیوید سدلر، همتیمی سابقش در منچستریونایتد ساقدوش او بود. دو ماه پیش از مراسم ازدواج، به تیم دسته چهارمی یورک سیتی پیوسته بود. پس از 169 بازی برای یورک، او در سال 1968 به کمبریج یونایتد پیوست.
تواناییهای فوتبالی دنیس در اولدترافورد هرگز دیده نشد اما مقام او به عنوان نخستین بازیکن سیاهپوست تاریخ منچستریونایتد کاملا به رسمیت شناخته میشود و سنگفرشی برای یادبود او در تاریخ منچستریونایتد به عنوان بازیکن تیم جوانانی که به تیم اصلی رسید، ساخته شده است. نکته کلیدی شناسایی دنیس واکر به عنوان نخستین بازیکن سیاهپوست تاریخ منچستریونایتد، تونی ویلن بوده است. او کسی بود که نشانی از خانواده واکر پیدا کرد. او که از سال 1968 تا به امروز به باشگاه منچستریونایتد نزدیک بوده است، اخیرا مسئولیت برنامه رشد بازیکنان 9 الی 16 سال این باشگاه را برعهده داشته است.
تونی ویلن در این خصوص به وبسایت منچستریونایتد گفته:
خیلی از مردم فکر میکنند من [نخستین بازیکن سیاهپوست تاریخ منچستریونایتد] هستم اما از شنیدنش شرمنده میشوم. افتخار کردن به این موضوع حق خانواده واکر است. مردم نام او را نمیدانند اما میراثش فوقالعاده است. واکر با حضوش راه را برای نسلهای آینده بازیکنان سیاهپوست منچستریونایتد باز کرد تا باعث افتخارش شوند. تا زمانی که در اولدترافورد فوتبال بازی میکنند، نام واکر شایسته بهیادآوردن است.
پس از یک بازی در آمریکا برای یک دوره کوتاه، دنیس واکر از فوتبال خداحافظی کرد و به عنوان مدیر عملیاتی در مرکز خرید آرندیل در شهر منچستر مشغول به کار شد. در ژوئن 1996 بود که او یک تماس تلفنی درباره کارگذاشتن یک بمب در مرکز خرید دریافت کرد. در آن زمان، مزاحمتهای تلفنی اینچنینی مرسوم بود و هر تصمیم اشتباهی میتوانست خسارت مالی بزرگی به بار بیاورد. با اینحال دنیس نسبت به فرد تماسگیرنده احساس خوبی داشت و با حمایت او مجموعه تخلیه شد. لحظاتی پس از مطمئن شدن درباره امنیت مردم، یک بمب 1500 کیلوگرمی ارتش آزادیخواه ایرلند منفجر شد. دنیس طی شدت انفجار به وسط خیابان و شیشه پنجره ساختمان مجاور پرتاب شد اما به شکلی معجزهآسا آسیبی ندید و هیچکس در این حادثه، جانش را از دست نداد.
نادین، دختر دنیس چون خیلی کوچک بود، دوران فوتبال پدرش را به یاد ندارد اما میگوید او شخصیتی گیرا و جذاب داشته است. به گفته دختر دنیس، او تمام ورزشها را دوست داشت، همیشه رقابت میکرد و در تمام کارهایی که تلاش میکرد، میخواست بهترین باشد به خصوص در گلف. متاسفانه دنیس دچار سکته شدیدی شد که سمت راست بدن او را فلج کرد. این اتفاق برای مردی که همیشه پرتحرک بود، سخت به شمار میرفت اما به شکلی مثبتاندیشانه با آن کنار آمد. دنیس هرگز به بهبودی کامل نرسید و در 11 آگوست 2003 در 59 سالگی در بیمارستان هیل استوکپورت، درگذشت.
- همچنین بخوانید: نخستین سیاهپوست تاریخ لیورپول: به خاطر اجداد بَردهام، پیشنهاد نشان سلطنتی بریتانیا را رد کردم
پدی کرراند، همتیمی واکر در منچستریونایتد در مصاحبه با وبسایت باشگاه، او را به این شکل توصیف کرده است:
دنیس را خوب یادم است. او فردی دوست داشتنی و بازیکنی خوب بود. سیاهپوست بودن او باعث نمیشد احساس متفاوتی نسبت به او داشته باشم و واقعا هم نداشتم. یادم نمیآید در ترکیب تیم در خصوص تبدیل شدن او به عنوان اولین سیاهپوست تاریخ باشگاه صحبت کرده باشیم اما در آن زمان رنگ و نژاد بازیکنان موضوعی جدی در فوتبال انگلیس بود چون متاسفانه بازیکنان سیاهپوست را در بازیها مورد آزار و اذیت قرار میدادند. دنیس مرد خوبی بود و به خوبی خاطرم هست که چند سال پیش درگذشت. در آن زمان خانواده دنیس را در اولدترافورد دیدم، جایی که خاکسترش را در آنجا افشاندند.
یادداشت بیل هرن و دیوید گلیو برای وبسایت گاردین
1- پیشنهاد مترجم: غیر از انتقال بردهها از آفریقا به ایران، مردم ایرانی زنگبار و شیرازیها (قوم ایرانی ساکن تانزانیا) از جمله مراودات نژادی ایرانیها و آفریقاییها به شمار میروند.
نظرات (۰)